کارشناس ارشد کارآفرینی دانشگاه علم و صنعت
مؤسس و مدیر عامل شرکت فرداد ارتباطات شایق
مدیر تبلیغات و برندینگ انجمن صنعت، معدن و تجارت جوانان
سال ها پیش مسیر شغلی من از عکاسی صنعتی برای سازمان ها و کارخانجات شروع شد.
اون روزها در خبرگزاری ایسنا، خبرنگار اجتماعی بودم و در کنار هنرمندان دستی بر قلم داشتم.
همراهی در برگزاری همایش، سمینار و هماندیشی مدیران جزو کارهای همیشگی من بود که باعث تغییر زاویه دیدم از همون سال ها شد.
صداگذاری هم یکی از اون کارهایی بود که پیش میبردم و در موردش کتاب و پادکست تولید میکردم .
زمانی که سال های کارمند بودنم رو سپری میکردم بیشترین موضوعی که بهش فکر میکردم خلق مجموعه ای بود که اعضایش دغدغه های کارمندی که تجربه میکردم رو هیچ وقت تجربه نکنن؛ اینکه اعضای شرکت من بتونن در موقعیت شغلیشون با عشق کار کنن و به هنرها و زحماتشون توجه بشه و قدردانی و قدر شناسی از کارهای خلاقشون از مهم ترین دستاورد هاشون در شرکتم باشه؛ به گفتن و نوشتن شاید آسون باشه اما روزها و شب های سختی سپری شد، روزهایی که از 7 صبح تا حوالی12 شب هم عکاسی و تصویربرداری نمایشگاه و همایش رو داشتم و هم دانشجوی کارشناسی بودم رو هرگز فراموش نمیکنم
در سالهایی که تجربه کارمندی را سپری میکردم، همواره به یک رویا فکر میکردم: خلق مجموعهای که اعضای آن هرگز دغدغههایی که من تجربه کرده بودم را حس نکنند. آرزو داشتم محیطی ایجاد کنم که در آن افراد بتوانند با عشق و انگیزه در موقعیت شغلی خود فعالیت کنند. جایی که هنر، تلاش و خلاقیتشان دیده شود و قدردانی و ارزشگذاری بر دستاوردهایشان یکی از ارکان اصلی فرهنگ سازمانی باشد.
این رویا شاید در کلام ساده به نظر برسد، اما پشت آن سالها تلاش و سختیهای بیپایان نهفته است. روزها و شبهایی را به یاد میآورم که از 7 صبح تا نیمهشب مشغول عکاسی و تصویربرداری از نمایشگاهها و همایشها بودم، درحالیکه همزمان دانشجوی کارشناسی نیز بودم. آن دوران پر از چالشهای سخت و درسهای گرانبها بود، اما هر قدمی که برمیداشتم، مرا به تحقق این رویا نزدیکتر میکرد.
قدم به قدم مسیرم سخت، چالش برانگیز و مبهم بود اما یک نگرش داشتم.
اون روزها مربی شنا هم بودم و برای حفظ آمادگی جسمانی در همه کارها ورزش برام یک اولویت اساسی محسوب میشد و کار، دانشگاه و آموزش تبدیل به چرخه چندساله زندگی من شد.
دیگه از یک جایی به بعد خستگی ها معنای نداشت. رشته کارشناسیم بازرگانی بود و هر لحظه تحصیلم توأم با لذت و به کار بردن آموزهها سپری شد.
اون سال ها سایت دتاکس ایران رو راه اندازی کردیم؛ با عشق تک تک تداکس هارو میدیدم، تحلیل میکردم، صدا گذاری، وب مستری و پکیجینگ بر عهده خودم بود .
مسیرم قدم به قدم پر از سختی، چالش و ابهام بود، اما همیشه یک نگرش روشن داشتم. در همان روزها که با کار، دانشگاه و آموزش سر و کار داشتم، مربی شنا هم بودم و ورزش برای من اولویتی اساسی بود تا بتوانم آمادگی جسمانی خود را حفظ کنم. این سبک زندگی به چرخهای چندساله تبدیل شده بود، اما از جایی به بعد، خستگی دیگر معنایی برایم نداشت.
رشته کارشناسیام بازرگانی بود و هر لحظه از دوران تحصیلم با لذت و استفاده عملی از آموختهها سپری شد. در همان سالها با تیممان سایت دتاکس ایران را راهاندازی کردیم. تکتک مراحل کار، از دیدن و تحلیل تداکسها گرفته تا صداگذاری، وبمستری و حتی پکیجینگ، بر عهده خودم بود. همه این تلاشها با عشق انجام میشد و به من یادآور میشد که هر قدمم مرا به هدفی بزرگتر نزدیکتر میکند.
.
همراهی با کودکان کار، از اون مسئولیت های اجتماعی دوست داشتنی اون سالها بود که لبخندشون خستگی رو از تن می برد.
نویسندگی توی روزنامه ها، خبرگزاری ایسنا و نشریه دانشگاهها هم جزو علاقهمندیهای همیشگی من بود. اون سالها قدمهای زیادی برای امروز شایق برداشتم. قدمهایی که برداشتنشون اونقدرها هم ساده نبود. میدونستم که موفقیت راه یک شبه نیست. اما توی مسیرم و این مسیره که توام با چالش، حل مسئله و لذته.
همراهی با کودکان کار یکی از مسئولیتهای اجتماعی دوستداشتنی آن سالها بود؛ لبخندشان تمام خستگیها را از تنم میبرد.
نویسندگی در روزنامهها، خبرگزاری ایسنا و نشریات دانشگاهی هم از علاقهمندیهای همیشگی من بود. در همان سالها قدمهای مهمی برای شکلگیری امروز شایق برداشتم؛ قدمهایی که هرگز ساده نبودند.
میدانستم که موفقیت یک مسیر یکشبه نیست، بلکه راهی پر از چالش، حل مسئله و تجربهی لذت است. همین مسیر، با تمام دشواریهایش، برای من ارزشمندترین بخش از دستیابی به اهدافم بود.
ادامه دادن، پشت هم بودن و با عشق کارکردن، پر چالش، زیبا و لذت بخش بود. تا پاسی از شب شرکت بودن، رسیدگی به کارها، خوشحالی، شادی، شور و اشتیاق فراوان، مسئولیت پشتیبانی و نظارت هم بخشی از کل مسیر بود.
با همین رویکرد، تلفیق دانش و تجربه سالهای کار کردنم، همزمان با تحصیل در رشته کار آفرینی مجموعه خودم رو پایه گذاری کردم و تا به امروز شرکت فرداد ارتباطات شایق به شماره ثبت ۷۶۰۶۴ به یاری دهها پرسنل مجرب جوان و خلاق مستقر در سه شعبه و با ارائه خدمات برندینگ، مارکتینگ، تبلیغات و مشاوره مفتخر به همراهی در مسیر موفقیت کسب وکارهای بسیاری بوده.
سعی کردم در شرکت شایق با استفاده از تجربه کارهای قبلی و دانشی که در حوزه کسب و کار و کار آفرینی توی دانشگاه به دست آورده بودم به رشد کسب و کارها کمک کنم برای ساختن راهی برای بهبود بخشیدن به مجموعه های تجاری دیگه، به حضور و همراهی افراد دیگه هم نیاز داشتم. اینطور بود که شایق، روز به روز بزرگتر و حیطه خدماتش هم گستردهتر شد.
ما تبدیل شدیم به یک تیم منسجم و خلاق که تمام تلاششون رو میکنن، تا بهترین تجربه رو ترسیم کنن.
تک تک اعضای تیم شایق، تکه های پازلی هستن که در کنار هم بودنشون“برندینگ، مارکتینگ، تبلیغات” رو مجسم میکنه. افراد توی این تیم مثل خانوادهای هستن که تصمیم گرفتن موقعیت و رشد تجاری رو به همه ی کسب و کارها ببخشن. اعضای این تیم در زمینههای مختلف به تولید محتوا و ارائه خدمات به کسب و کارهای کوچک و بزرگی میپردازند که قصد بزرگتر شدن در دنیای دیجیتال مارکتینگ رو دارن
این شرکت در قسمتهای مختلفی به تولید محتوا و ارائه خدمات دیجیتال مارکتینگ می پردازه.
ما برای تمامی کسب و کارهای کوچک و بزرگ در سه مرحله، بهترین و با کیفیتترین خدمات رو ارائه میکنیم. برندینگ، گسترش و توسعه اصلیترین خدماتی هستند که در اختیار کارفرما قرار میدیم. ما در تیم شایق سعی میکنیم کسب و کارهای کوچک و تازه تأسیس رو به دیگران معرفی کنیم و روند کسب اعتبار و شهرت رو براشون ساده کنیم؛ مجموعههای تجاری در حال فعالیت رو به موفقیت بیشتر نزدیک کنیم و مسیر پر پیچ و خم صادرات و توسعه فروش رو برای برندهای شناخته شده تسهیل کنیم.
حالا زمینه کاریم با اون دختر پر انرژی خبرنگار تغییر کرده اما چیزی از انرژیم برای قدم برداشتن در مسیر موفقیت کم نشده. من آموختهام که به دست آوردن هر موقعیتی با تلاش و باور داشتن توانایی ها ممکنه و سعی میکنم این باور رو به اطرافیان هم منتقل کنم و موفقیتم رو با بقیه به اشتراک بذارم. برای تحقق این موضوع تصمیم گرفتم دانش و تجربه ای رو که طی سالیان به دست آوردم در اختیار دیگران هم قرار بدم. برگزاری دوره های آموزشی، ارائه مشاوره برندینگ و تبلیغات، مدیریت تیم دیجیتال مارکتینگ و فعالیت های دیگری که این روزها دارم به امید موفقیت کسب و کارها انجام میشه.
این روزها در شرکت شایق، بین جلسات مشاوره برندینگ با شرکتها و کارخانجات بزرگ و کوچک به مسیر طی شده فکر میکنم. به مسیری که از فشردن شاتر دوربین شروع شد و حالا با کار آفرینی در حال ادامه پیدا کردنه. بهعنوان یک مدیر زن، در میان جامعه ی مرد سالار راه سختتری رو برای رسیدن به این جایگاه طی کردم، اما با ایستادن در این نقطه و نگاه کردن به مسیری که پشت سر گذاشتم سرشار از شوق و رضایت میشم، رضایت از اینکه هر آنچه به دست آوردم نتیجه تلاش و زحماتم بوده و قدردان همراهی کسانی که کنارم گام بر میدارند هستم.